... و قدس، پایتخت آسمان و زمین خواهد شد.
(سیّد حسن نصرالله)
آن گونه که در برخی از کتب تاریخی و روایی آمده، 18 محرم الحرام سال دوم هجری، روزی است که قبله مسلمانان از بیتالمقدس به سمت خانه کعبه در مکه معظمه تغییر یافت.
پیامبر گرامی اسلام سیزده سال تمام در مکه به سوی بیتالمقدس نماز میگزارد. پس از مهاجرت به مدینه نیز دستور الهی این بود که مسلمانان به سمت قبله یهودیان نماز بگزارند. اما هنوز چند ماه از هجرت پیامبر به مدینه نگذشته بود که زمزمه مخالفت از ناحیه یهود بلند شد. آنان بر رسول خدا طعنه میزدند: «محمد مدّعی است که دارای آیین مستقلی است. و آیین و شریعت او ناسخ آیینهای گذشته است. در صورتی که هنوز قبله مستقلی ندارد و به سوی قبله ما یهودیان نماز میگزارد.»
این سخنان، پیامبر را آزرده خاطر کرد و او منتظر دستور خداوند بود که این آیه نازل شد: نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) میبینیم. اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی، باز میگردانیم. پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن. و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید. و کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده، به خوبی میدانند این فرمان حقّی است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده، (و در کتابهای خود خواندهاند که پیغمبر اسلام، به سوی دو قبله، نماز میخواند.) و خداوند از اعمال آنها (در مخفی داشتن این آیات) غافل نیست. (بقره/ 144)
پیامبر اکرم در حالی که دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بود، جبرئیل بر او فرود آمد و ایشان را مأمور کرد که به سوی مسجدالحرام متوجه گردد.
دلیل دیگر تغییر قبله، علاوه بر اعتراض یهودیان، امتحان مسلمانان بود. و اینکه مؤمنان واقعی و حقیقی از مدّعیان ایمان، تمیز داده شوند. چون پیروی از فرمان دوم آن هم در حالت نماز، نشانه ایمان و اخلاص کامل بود و سرپیچی و توقف، علامت نفاق و دودلی به شمار میرفت. چنان که قرآن کریم صریحاً به این مطلب اشاره فرموده: و ما آن قبلهای را که قبلاً بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی میکنند، از آنها که به عقب باز میگردند، مشخص شوند. و مسلماً این حکم، جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. (بقره/ 143)
ماجرای تغییر قبله بر یهودیان، سنگین آمد. چرا که به معنای شکست آنان و استقلال مسلمانان محسوب شد. از این رو عدهای از اشراف یهود، نزد رسول خدا آمده، از او خواستند تا قبله را به سمت بیتالمقدس بازگرداند. آنان گفتند: اگر قبله را بازگردانی از تو پیروی خواهیم کرد. خداوند به پیامبر فرمود: سوگند که اگر برای (این گروه از) اهل کتاب، هر گونه آیه (و نشانه و دلیلی) بیاوری، از قبله تو پیروی نخواهند کرد. و تو نیز، هیچگاه از قبله آنان پیروی نخواهی نمود. (آنها نباید تصور کنند که بار دیگر، تغییر قبله امکان پذیر است.) و حتی هیچ یک از آنها، پیروی از قبله دیگری نخواهد کرد. و اگر تو پس از این آگاهی، متابعت هوسهای آنها کنی، مسلماً از ستمگران خواهی بود. * کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده ایم، پیامبر را هم چون فرزندان خود می شناسند. (ولی) جمعی از آنان، حق را آگاهانه کتمان می کنند. (بقره/ 145_ 146)
و امروز همین بیتالمقدس، در اسارت یهود است. یهودی که سخت به کار تخریب مسجدالاقصی مشغول است تا به جای آن، معبد افسانهای خود را بنا کند.
«** آری، آن سویتر، قدس است در اسارت شیطان... و به راستی که راه قدس از کربلا میگذرد...
راه قدس از کربلا میگذرد، یعنی آماده باش تا پای خون و جان. جمجمهات را به خدا بسپار و دندان صبر بر جگر بگذار و مردانه در صف مردان کربلایی بایست تا گرگان گرسنه یزیدی، پیکر حق را مُثله نکنند.
ای جوانمرد، بگو از کدامین قبیلهای؟ که کربلا ما را به خود فرا میخواند. و پیروزی با ماست. چرا که خدا با ماست.**»
منابع: _**مرکز آسمان/ سید مرتضی آوینی/ روایت فتح. _ فروغ ابدیت، ج 1 / جعفر سبحانی/ بوستان کتاب قم. _ تاریخ سیاسی اسلام، ج 1 / رسول جعفریان/ دلیل ما. _ قرآن مجید/ ترجمه آیتالله مکارم شیرازی.